دوره جوانی به تعبیر معروف بهار زندگی ، دوران جولان های ذهنی و سرگشتگی های مختلف و متفاوت و اندیشه های نو به نو در سر.دوره ای که درآن هر کسی آینده ای برای خود ترسیم می کند و یا شاید دنبال ترسیم و تعیین همین آینده برای خود می باشد.غالب جوانان حیران در این دوره هستند . آرزو های بزرگ ، فکر های دراز و اندیشه ی داشتن یک زندگی متعالی. این ها بخشی از مسایلی است که در ذهن یک جوان می گذرد.

این تحول مبارکی است که در دوره جوانی در انسان رخ می دهد و اصلا در دوره نوجوانی چنین نیست.در دوره نوجوانی انسان دنبال مشغولی است معمولا بازی می کند.

چرا از میان این همه مردم(جوانان) عده ی کمی به آنچه آرزو دارند می رسند و یا در بزرگسالی به آنچه می خواستند نرسیده اند؟

دلیل عمده ، برنامه ریزی و عدم آگاهی است یعنی اولین و مهم ترین قدم برای رسیدن به هر هدفی اولا بیداری و ثانیا این است کع خود را محکوم بداند.یعنی این طور نباشد که اوضاع را همیشه خوب بداند و بگوید این همان چیزی است که من می خواهم.

بررسی راهکارهای انسان های موفق در رسیدن به موفقیت راه ها را کوتاه و معجزه می کند.عمده ترین راه بررسی زندگی بزرگان کتابخوانی است.این همه اندیشه ها ، راهکارهایی که انباشته از هزاران سال تجربه و فکر است در کتاب ها موجود است.کتاب سِر است.