و این عقبهای است بسیار دشوار زیرا که شدائد و سختیها از هر طرف به مُحْتَضَر رو میکند؛ از طرفی شدّت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قُوا از اندام، از طرف دیگر گریستن اهل و عِیال و وداع آنها با او، و غم یتیمی و بیکس شدن بچههای خود، از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوختهها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف آنها کرده و به وسیلههای زیاد آنها را تحصیل نموده، بلکه بسا شده که بسیاری از آنها مال مردم بوده و به ظلم و غصب، آنها را مالک شده و آنکه چقدر حقوق بر اموال او تعلّق گرفته و نداده، حالا ملتفت خرابیهای کار خود شده که کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده؛
فَکانَ کَما قالَ اَمیرُ المُؤمنینعلیه السلام
«یَتَذَکَّرُ اَموالاً جَمَعَها اَغْمَضَ فی مَطالِبِها وَ اَخَذَها مِنْ مُصَرَّحاتِها وَ مُشْتَبِهاتِها قَد لَزِمَتْهُ تَبِعاتُ جَمْعِها وَ اَشْرَفَ عَلی فِراقِها تَبْقی لِمَنْ وَرائَهُ یَنْعَمُونَ فیها(2) وَ یَتَمَتَّعُونَ بِها فَیَکُونُ المَهْنَأُ(3) لِغَیْرِهِ وَ اِلْعِبْءُ عَلی ظَهْرِه .(4)
و از طرفی هَوْلِ ورود به نَشْأِهای که غیر از این نَشْأه است و چشمش میبیند چیزهایی را که پیش از این نمیدید؛
«... فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطائَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید»(5).
میبیند حضرت رسول و اهل بیت طهارت - صلوات اللَّه علیهم - و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر شدهاند تا درباره او چه حکم شود و چه سفارش نمایند؟ و از طرف دیگر ابلیس و اعوان او برای آنکه او را به شکّ اندازند جمع شدهاند و میخواهند کاری کنند که ایمان او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود، و از طرفی هَوْلِ آمدنِ مَلَکُ الْمَوْت که آیا بهچه هیئت خواهد بود و به چه نحو جان او را قبض خواهد نمود؛ الی غیر ذلک.
«قالَ اَمیرُالْمُؤمِنینَعلیه السلام: فَاجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ سَکَراتُ الْمَوْتِ فَغَیرُ مَوْصُوفٍ ما نَزَلَ بِه (6).
شیخ کلینی رحمه الله روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد میکشد.
فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بیتابی است یا از شدّت درد است؟
امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سختتر از این درد باشد.
فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم!
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را، زیرا که دردِ مرا فراموشی داد.
پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح میشود؟
فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد(7).