«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی--۱۳۹۴/۱/۱۸»
نظریه مشهور در مورد وجوب:
انشاء به هیئت میخورد مثل هیئت اکرم که انشا به آن میخورد.
اشکال به مشهور[1]:
مرحوم آخوند اولین بار این اشکال را به نظریه مشهور کرده که مشکلترین اشکال نظریه مشهور است. مشهور گفتند که انشا متعلق به هیئت امر است. در این صورت اگر وجوب ، معلق باشد، انشاء ما ُمنشأ نخواهد داشت، چون انشاء الآن تحقق پیداکرده است در صورتی که وجوب تحقق نمی یابد تا زمانی که منشأ بیاید. لذا بین وجوب و ایجاب تفکیک به وجود آمده است و وجوب، زمانی خواهد آمد که شرط یا قید آن بیاید. پس لازمهاش این است که ایجاب بدون وجوب شکل بگیرد. این درحالی است که مشهور گفته اند،ایجاب مثل ایجاد و وجوب مثل وجود در عالم تکوین است.چون در عالم تکوین، ایجاد بدون وجود نیست و این دو هم جدایی ندارند لذا در مورد ایجاب و وجوب هم اینگونه باید باشد لذا چگونه ممکن است ایجاب بدون وجوب باشد؟
اثبات اتحاد ایجاد و وجود در فلسفه:
بر اساس مبنای صدرا[2] در فلسفه ثابت شده که ایجاب و وجود یکچیز است.در مورد علت هستیبخش گفته شده است که یک دهنده وجود داریم و یک گیرنده وجود داریم و یک شی دادهشده. گیرنده قبل از افاظه وجود نمیتواند مستقلاً وجود داشته باشد چون وجودش را از علت خود میگیرد در نتیجه گیرنده نداریم و دریافت کننده، همان شی دادهشده است که علت میدهد. لذا ایجاد همان وجود است.و اختلاف در ایجاد و وجود به اعتبار است. اگر به دریافت کننده نظر داشته باشیم می شود وجود و از حیث انتساب به افاضه کننده میشود ایجاد. و این دو اعتبار است لذا تفکیک ایجاد و وجود امکان ندارد مگر اعتباراً. ایجاب و وجوب هم شبیه ایجاد و وجود است لذا فرض ایجاب بدون وجوب ممکن نیست چون در واقع آنها یکی هستند.لذا ایجاب از وجوب جدا نمیشود و نظریه مشهور که موجب جدایی ایجاب از وجوب شده است باطل است.
جواب آخوند به اشکال به مشهور:
آخوند به اشکالی که خودش مطرح کرده جواب می دهد. اگر بپذیریم برخی از قیود ثبوتا به هیئت میخورد (با توضیح آخوند که گذشت) آن موقع انشاء مقید را پذیرفته ایم. لکن امکان ندارد به صرف انشاء ، منشأ بیاید. چون فرض این است که علت تامه انشاء ، ُمنشأ نیست.مثلا اگر استطاعت قید وجوب باشد در این صورت صرف انشاء مولا، وجوب را فعلی نمیکند و چون انشا مقید است ، وجوب علاوه بر انشاء ، شرط استطاعت را هم دارد و در این صورت تحقق منشأ به صرف انشاء تخلف از تکوین است.
در مورد ایجاد و وجود باید گفت که علت تامه ، وجود داشت؛لکن در اینجا وجود نداردزیرا ایجاب ، علت تامه نیست بلکه ایجاب جز العلة است و استطاعت جز دیگر علت است لذا آخوند پاسخ داده که اشکال معالفارق است.
تنذیر:
انشا در اینجا مثل اخبار است. اگر کسی خواست اخبار کند و اخبارش معلق بر شرط بود ، آیا تحقق اخبار این است که خود اخبار شکل نگیرد؛ یا مخبرٌبه ، معلق بر شرط است. مثلا در «إن جاء زید فأکرمه» ؛ أکرم انشا است و معلق بر مجی زید است.در إخبار هم همینطور است چون إخبار معلق بر مجی است لذا در این صورت اخبار وجود دارد لکن مخبرٌبه ، معلق بر مجی است.
اشکال محقق خویی بر جواب آخوند:
محقق خویی معتقد است جواب آخوند مصادره است.چون اشکال به مشهور اشکال به اصل إنشا است. یعنی تعلیق انشا بر منشأ اشکال دارد درحالیکه آخوند تعلیق انشا را توجیه میکنید و این مصادره است.
مرحوم مروج در منتهی الاصول :
مرحوم مروج می گوید حق با آخوند است.چون اشکال یکبار در مرحله لُب است و میگوید امکان ندارد قید به انشا بخورد.اما یکبار اشکال در مرحله ظاهر است که در مرحله ظاهر بعضی از شرایط، شرط وجوباند لذا وقتی در لب قبول کردید مصادره نیست.
بررسی اشکال محقق خویی به آخوند:
برای درک بهتر مساله دو نکته بیان می گردد:
1- اشکال به انشا و فعلیت، در حکم: آخوند وقتی به شیخ در مرحله لب اشکال کردند ،فرمودند که حکم به حسب انشا درست است لکن در مرحله فعلیت درست نیست.زیرا به صرف حکم ، وجوب انشایی داریم اما فعلیت وجوب، محتاج قید(استطاعت) است.لذا باید مشخص شود مصادره آخوند از نظر محقق خویی در کدام مرحله است.
2- شیخ در مکاسب میگوید ایجاب و وجوب در نظر موجب با ایجاب و وجوب در نظر عقلا متفاوت است.شیخ معتقد است یک ایجاب فی نظر الموجب داریم و یک ایجاب فی نظر العقلا داریم.ایشان این دو را از هم تفکیک میکند.الحال مانحن فیه ،انفکاک ایجاب و وجوب فی نظر العقلا است یا فی نظر الموجب است؟