مسارعین

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد عابدینی» ثبت شده است

قیامت و ظهور و رجعت یک حقیقت واحده (4)

قبلا گفته بودیم که تغییر در درون ایجاد میشود، لکن منافات ندارد با تغییر در بیرون

اما مرحوم علامه فرمودند که چه معنا دارد که در بیرون تغییر ایجاد شود. همانطور که کسانی رفتند و همه چیز در نظرشان مندک شد و عالم سرجایش هست. مورچه در خانه اش آب افتاد گفت همه عالم را آب برد. او فکر میکند زلزله ای سراسر عالم را فراگرفته است، لکن دیگران در کمال آرامش دارد زندگی میکنند.

کمالی که میخواهد محقق بشود چیست؟ تغییر در من، در مرگ ایجاد میشود یا نه؟

اگر لحظه مرگ برای اجتماعی یک جا برسد، چی میشود؟ برای اجتماعی همه این حقیقت محقق بشود.

 

کل شیء هالک. نه سیهلک.  مشتق حقیقت در حال است. قطعا نسبت به اینده مجاز است.

اما نسبت به حال و گذشته حقیقت است. پس کل شیء هالک یعنی همین الان.

همین آیه یکی از استدلال هاست.

اگر دلیل و قرینه ای نیست، بر حال و گذشته دلالت دارد.

کل من علیها فان. و یبقی وجه ربک. این کل من علیها که به لحاظ ذوی العقول است، فانی هستند. و وجه رب باقی میماند.

سیرت الجبال و کانت سرابا قرینه میشود که اگر خصوصیت ذاتی شیء را از شیء گرفته ای، یعنی هالک شده است. نورانیت را از شمس مییدید، وقتی از او ندیدی، یعنی مکور است. یعنی نور از او نبود. نه اینکه تکویر را به عنوان صفت به او نسبت بدهی. میبینید که نور از او نیست. شمس به لحاظ شمس، مکور است. مثل کل شیء هالک است. وقتی میبینید میفهمی که نور مال این نبوده است. و اذا النجوم طمست. طمس میشود. تاریک میشود. انکدار و طمس به نجوم که نور از آنها دیده میشود بر میگردد.

همان نحوه برهانی که حضرت ابراهیم اقامه کرد برای مردم، این را مردم در قیامت←

موافقین ۰ مخالفین ۰

قیامت و ظهور و رجعت یک حقیقت واحده (3)

میگویند مرحوم علامه داشتند در کوچه های خانه انصاری شیرازی عبور میکردند در اوایل جنگ.

کسی کمکشان میکرد که چاله ها و اینها زمین نخوردند.

ایشان فرمودند که مگر در روز به نور خورشید راه می رویم که در شب مشکل پیدا کنیم؟

خیلی سنگین سات. کسی که به نور امام حرکت میکند. یا در قیامت یسعی نورهم بین ایدیهم. اگر نور خورشید نباشد راه امکان پذیر نیست؟ یعنی حرکت آنها دیگر بر اساس نور خورشید نیست. اگر میخواهد جان آمده بشود برای اشرقت الارض بنورکم، و رب الارض امام الارض باشد و در قیامت بخواهد حقیقت توحید اشکار شود، در روز ظهور حقیقت ولایت آشکار مشیود. روح عالم که خلق اول و صادر اول یا مشیت الهیه، آن حقیقت میخواهد آشکار بشود. قبل از اینکه انسانب ه توحید محض برسد، باید انسان هم جانش آماده بشود، امکان ندارد به توحید محض کسی برسد، بغیر از اینکه به این برسد. لذا از اشراط الساعة، یوم الظهور است. اگر یک روز بیشتر از دنیا نمانده باشد، آنقدر آن روز طولانی میشود که ظهور محقق بشود.  یعنی شرط تحقق قیامت، ظهور است. این شرط تحقق قیامت ظهور است، نه اینکه مومنین به نوایی برسند و انتقام سلطه بیگانگان را بخواهند بیگیرند. این هم یکی از ظهور است است. نه آخرین مرتبه. آخرین مرتبه این است که میخواهد باب روح بودن نظام ولایت بر تمام وجود آشکار بشود. زدن این وزنه شرط است برای رسیدن به توحید. لذا زدن محبت انسان کامل که در انتهای حقیقت  محبت ها وجودی است، شرط زدن وزنه محبت الهی است. دیدن ظهور شرط دیدن توحید است.

کسانی که قبل از ظهور از دنیا رفته اند چطور؟ چطور به توحید میرسند؟ اگر امکان پذیر نیست، ←

موافقین ۰ مخالفین ۰

قیامت و ظهور و رجعت یک حقیقت واحده (2)

حالا با توجه به این روایت که ایام الله ثلاثة که روز ظهور و رجعت و قیامت. مرحوم علامه فرمودند که بروز توحید اند اینها. سه مرتبه یک حقیقت اند. در روز قیامت به تمام حقیقتش آشکار میشود. بر مومن و کافر آشکار میشود. در روز رجعت مرتبه رقیقه اوست. در روز ظهور هم مرتبه رقیق تری از رجعت ایجاد میشود

اگر این حقیقت برای ما آشکار شد که این سه ناظر به حقیقت واحده ای هستند، روایات متعدد هر سه صحیح میشود و هیچ کدام طرد نمیشود. تعارضی نیتس. سه مرتبه یک واقعیت است

این آیات متعدد هم ناظر به قیامت میتواند باشد و هم رجعت و هم ظهور.

اگر در روز قیامت میفرمایند نور به شمس و قمر نیست. و یسعی نورهم بین ایدیهم، این حقیقت در روز رجعت هم به همین گونه است و در روز ظهور هم اگر میفرماید یستغنی الناس عن ضوء الشمس و القمر. اذن یستغنی الناس، خوب حرف صحیح است. ما در حجابیم. فکر میکنیم روشن شدن آسمان و واضح بودن به نور شمس است. وقتی این هندسه فکری که این انتسابات استبه هم بریزد، اگر یک دفعه حقیقت توحید آشکار بشود و تمام وجود انسان روابطش مختلف میشود. به این راحتی باقی نمیماند. اگر اختلال ایجاد شد، این فقط یک بحث مفهومی نیست. که ما فکر کنیم روز ظهور یک حقیقت ساده ای است که مومنین به حاکمیت میرسد و انتقام سالیان طولانی محرومیتشان را میخواهند بگیرند. این قدر این بحث سنگین است،←

موافقین ۰ مخالفین ۰

قیامت و ظهور و رجعت یک حقیقت واحده (1)

مرحوم علامه ذیل آیه 210 بقره، بحثی را مطرح میکنند و میفرمایند که بعضی آیاتی که وارد شده است، گاهی روایاتی ذیل این ها آمده است که آیه را تفسیر میکند به رجعت. یا قیامت. یا ظهور.

لذا مفسرین چون روایات متعدد وارد شده است، بعضی در اینجا روایات را متعارض دیده اند و بعضی را انتخاب کرده اند و بعضی را طرد کرده اند. بعضی متوقف شدهاند.

نظرات مختلفی پیش آمده است. ایشان میفرمایند شاید این روایات بیش از 500 روایت باشد. نمیشود طرح کرد. گاهی آنقدر از جهت سندی قوی است که نمیشود طرد کرد. پس راهی که میماند چیست؟ هرچند آنهایی که توقف کردند بهتر است از کسانی که طرح کرده اند.در این مسئله یک حقیقت واحده ای در کار است که وجه جمع بین این روایات است. یعنی آنچه در قیامت و ظهور و رجعت اتفاق می افتد یک حقیقت واحده ای است که آن حقیقت واحده میتواند تفسیر این آیات باشد که وقتی آنجا بیان میکند که این آیه ناظر به قیامت است را رجعت است یا ظهور است، میشود تفیسر واحدی از هر هس باشد. ایشان میفرمایند آن حقیقت واحده ای که هر سه اینها را در بردارد، ظهور توحید است. ایام الله ثلاثة. یکی یوم ظهور است. یکی یوم کره. و یکی یوم قیامت. تعبیر عظیم است. یوم یک بیان دارد در روایت و لیل یک بیان دارد. ایام الله، یعن یجایی که روز است و آشکار است سه روز است. کره همان رجعت است. یوم القیامة هم روز سوم است. در این سه روز یک حقیقت واحده ای به عنوان یوم اطلاق شده است.

ایام الله ثلاثة، یک کد است. ←

موافقین ۰ مخالفین ۰

رابطه با امام زمان، بر اساس اسم الباطن

دیگر حالا (در زمان غیبت و ظهور) رؤیت حضرت و ارتباط با ایشان بر آن اساس نیست که حتی منافقین می‌رفتند در کنار امیرمومنان علی و پیغمبر اکرم می‌نشستند و اظهار ارادت می‌کردند، و بقیه هم می‌دیدند که اینها که نفاقشان آشکار بود، اینها در «رابطه ظاهری» نزدیکترین بودند[1]، دیگر در رابطه با «حضرت حجّت» این «رابطه صرفاً ظاهری» امکان‌پذیر نیست، چون دیگر آنجا «سلطه اسم الباطن» است، هر کسی نزدیکتر است که «حقیقتاً نزدیکتر است»، یعنی نزدیکتری «نزدیکتری وجودی» است، نزدیکتریِ وجودی با «طهارت وجودی» است، به غیرِ طهارتِ وجودی، نزدیکی دیگر امکان‌پذیر نیست.



[1] حتی برخی برای نزدیکی بر اساس «روابط ظاهری» اقدام به ایجاد «روابط فامیلی سببی» میکردند تا نزدیکتر شوند.


شرح روایات امام زمان -استاد حجت الاسلام عابدینی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رسالت امام زمان در دوران غیبت: عبور دادن بشر از ظاهر به باطن

این تابلو و نگاه به امام زمانg و دورانی که ما در آن قرار داریم به عنوان «دوران غیبت»، رسالت امام زمان را هم خیلی سنگین می‌کند، چون آن رسالت عبور دادن همه افراد بشری است در دوران ظهورش، از مرتبه ظاهر به باطن، که خیلی باید مشکلات، سختی‌ها، فشارها، ایجاد شود چون با فشارها و سختی‌هاست که این تعلقات گسسته می‌شود، آن حالت خلوص ایجاد می‌شود، لذا در قرآن میفرماید: «فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ» ‏ اینها وقتی در کشتی می‌نشینند و حالت غرق بر آنها احاطه پیدا می‌کند، آنگاه است که «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ» خدا را با اخلاص می‌خوانند[1]، اگر می‌خواهد تعلقات ریخته شود و انقطاع ایجاد بشود و آن رابطه باطنی محقق شود]، نیاز به شدائد است که از اسباب ظاهری جدا بشود[.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

«سنّتِ غیبتِ حجّت» در عین «وجود حجّت» چیست؟

اصل بحث «وجود امام زمان»، واقعاً یکی از عجایب روزگار است. هرچند ما با «حجاب عادت» عادت کردیم و این وجود شاید خیلی برایمان تعجب آور نباشد، اما اینکه خداوندمتعال اینطور سنّتی را قرار داده، و این سنت را به عنوان «سرّی از اسرار خودش»، و «امری از امور خودش»، در روایات شریف معرفی کرده است، که «الغیبةُ سرٌّ من اسرارِ الله، و امرٌ من امرِ الله»[1]، یعنی اینطور نیست که غیبت فقط عِقاب باشد، که اگر غیبت آمده فقط بعنوان جزا و عقاب برای مؤمنین باشد که چون رعایت نکردند، یا به عنوان اینکه چون غیرمؤمنین آمادگی نداشتند خداوند «حجّتِ خودش» را غایب کرده است، که ما غیبت را فقط از ظلم و جور بندگان ببینیم که غیبت از باب جزا و عقاب باشد.

نه!، این جزاء خودش یکی از علت ها در «طولانی شدن غیبت» است. اگر روایات وارد شده که علت غیبت این ]ظلم بندگان[ (و جزاء آنان در غیبت) است این به عنوان یک مُثبِت است، یکی از علّت ها، که علت «طولانی شدنِ غیبت» است (نه علّتِ «اصل غیبت»). اما «اصل الغیبة» جزء یکی از عظیم ترین «مواطن انسانی» است که باید ایجاد میشد. یعنی اینکه چه ظلمِ ظالمی درکار بود و چه ظلمِ ظالمی در کار نبود، خداوندمتعال «اصل غیبت» را محقق میکرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰