«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی-- ۱۳۹۴/۱/۱۹»
اشکال محقق خویی به مشهور:
محقق خویی بدلیل اینکه فرمایش آخوند را ناظر به مصادره میداند این اشکال را به مشهور هم وارد میداند. از نظر مشهور انشا ایجاد معنا به لفظ است. این ایجاد نمی تواند معلق باشدزیرا بیان شد که در صورت تعلیق انشا اشکال تفکیک انشا و منشا پیش می آید.با این بیان محقق خویی می فرماید که این اشکال بر مبنای خود وارد نیست زیرا به نظر ایشان انشا ، اخبار است و انشا را ابراز و اخبار نفسانی میداند لذا در این صورت مشکلی نیست چون اخبار را بر چیزی تعلیق نمیکند.در نتیجه محقق خویی این اشکال دلیل بر صحت مبنای خود می داند.
اشکال به محقق خویی:
با فرض قبول این اشکال شما که میگویید اخبار نفسانی است در خود اعتبار نفسانی آیا قبول دارید بعضی قیود ، قیود ارادهاند؟بعضی قیود مراد؟ پس درباره آنها هم باید گفته شود.
نکته : شیخ میگوید لیوان آب را میل کنیم یکبار شور ،یکبار شیرین و یکبار سرد ، همه اینها به لیوان برمیدارد نه به اراده من
آخوند:در مرحله انشا همین است اما در مرحله فعلیت ممکن است قیود و شروط و مصالح عقب بی افتد مثل احکامی که در نزد امام زمان ودیعه گذاشتهشده که در ظرف انشا باقیمانده است.
مصالح دو بخش دارد:
الف)مرحله انشا ب)مرحله فعلیت
انشا دو مرحله دارد: الف)ایجاد ب)اخبار
نکته:شیخ در بیع تحت عنوان ایجاب فی نظرالموحب و ایجاب فی نظر العقلا دارد:
شیخ فرمودند:ملکیت مانند وجوب است که از ایجاب میآید:
ایجاب:
الف)فی نظر الامر – اگر شرایط آمریت را نداشت وجوب فی نظر العقلا به دست نمیآید.
ب)فی نظر العقلا
انفکاک ایجاب و وجوب در دو صورت بالا چگونه است؟
دیدگاه محقق خویی:
در آنجا به شیخ اشکال دارد و میگوید ایجاب از وجوب منفک نمیشود در هیچ جا و شیخ در تفکیک ایجاب وفی نظر الامر و فی نظر العقلا اشتباه کرده است چون در نظر عقلا وجوب نداریم چون اصلاً ایجاب نداریم لذا شیخ اشتباه کرده است.
دیدگاه استاد فرحانی:
باید مسئله را بین فضای شخصیه و قضیه شرعیه تفکیک کنیم در قضایای جزئیه خارجیه تفکیک انشا و فعلیت نداریم در این صورت نمیتوان گفت انشا شد ولی فعلیت آن معلق باشد.در این قضایا شخصیه جزئیه دو مرحله نداریم اما در قضای کلی و عقلایی و احکام کلی شرطی دو حیث داریم حیث انشا و حیث قیدیت.با این مبنا امر دانی که بعث کرده اینکه ایجاب و وجوب در نظر خودش دارد این درست چون شخصی است.لذا در حرف شیخ باید وقوع انشایی را در مقابل اراده جدی بررسی کنیم .ما اگر قبول کردیم خطابات شخصیه جزئیه انشاءات دیگر نداریم اگر کسی مثل حرف امام آمد گفت ما باید خطابات را مبنا قرار دهیم نه گزارهها را اگر خطابات را مبنا قرار دهیم تقسیم انشا و فعلیت غلط است لذا تعلیق انشا در این فضا چگونه خواهد بود.امام میگوید تعلیق انشا مثل تعلیق وجوب نیست.