مسارعین

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۵»

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۵»

درباره حکم شرعی چهار نظر داریم:

۱-وجوبی که مفاد هیئت است

۲-بعث اعتباری که مفاد هیئت است

۳-وجوب مفاد هیئت است اما حکم همان اراده است

۴-وجوب از اراده انتزاع می‌شود اما اراده حکم شرعی نیست.

امام می‌فرماید:

حکم را می‌توان معلق کرد در مرحله اعتبار ،اما اراده را نمی‌توان معلق کرد چون تکوین است.

جمله مهم امام :

وقتی میگوییم اراده در نفس مولا وجود دارد –که آقا ضیا به آن حکم می‌گوید بنا بر اعتبار-اراده فعلی مولا اراده بر انشا و تشریع است والا در تفکیک انشا از فعلیت ، نمی‌توان حکم  را فعلی گفت.

اشکال بر آقا ضیا:

به نظر آقا ضیا حکم فعلی است و حکم اراده است و اراده بر انشا و تشریع است که باعثیت در آن وجود دارد لذا شما نم توانید تقسیم را بپذیرید چون باعثیت و زاجریت وجود ندارد قبل از تحقق شرط لذا اساس فرمایش خویی  ازاین‌جهت هم خراب است.

اشکال بر محقق خویی:

ایشان ایجاب را به اخبار معنا کرد اخبار بر اراده انشایی است لذا بازهم مشکل دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۴»

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۴»

 

در مورد مفاد هیئت و حکم سه نظریه وجود دارد:

۱-نظر شیخ : عدم تعلیق ماده بر شرط چون قید به هیئت خورده است

۲-نظر مشهور : حکم معلق و مفاد هیئت حکم است

۳-نظر آقا ضیا: مفاد هیئت معلق است ولی مفاد حکم غیر از هیئت است.

 

آقا ضیا:

حکم همان اراده‌ای است که در نفس مولا قرار دارد و تعلیق ندارد و تعلیق در مفاد هیئت است.

اشکال مشهور به آقا ضیا:

۱-شما مفاد هیئت را وجوب یا بعث اعتباری می‌دانید درحالی‌که حکم را اراده تشریعی می‌دانید اما ارتکاز متشرعه از حکم اراده نیست چون متشرعه از حکم وجوب یا بعث می‌فهمد ، متشرعه خود صدور صلِّ یا اکرم را حکم شرعی می‌داند و وقتی به ارتکازات متشرعه رجوع می‌کنیم اصلاً دنبال اراده نیستند.زیرا متشرعه حکم را بر بعث اعتباری منطبق می‌کنند و التفاتی به بحث اراده ندارند.

۲-در جای خود ثابت شد که نسبت ایجاب و وجوب مثل ایجاد وجود است و گفتیم ایجاد و وجود یک‌چیز است فقط تفاوت در نگاه است وقتی به فاعل نگاه می‌کنیم ایجاد و وقتی به قابل نگاه می‌کنیم وجود گوییم.ایجاب و وجوب نیز یک‌چیز است وقتی به آمر نگاه می‌کنیم ایجاب می‌شود و وقتی به‌حکم نگاه کنیم می‌شود وجوب.

تحقق ایجاب به بعث اعتباری است ایجاب با اکرم یا صلِّ  است. نمی‌توان گفت ایجاب با اکرم و  صلِّ شکل‌گرفته ولی وجوب بار اراده شکل‌گرفته است.لذا وجوب به همان چیزی است که ایجاب را شکل داده است لا نمی‌توان ایجاب را به اکرم (هیئت) بزنیم اما وجوب را به مفاد بزنیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰

«درس خارج اصول-- استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۳»

«درس خارج اصول-- استاد آیت الله فرحانی—۱۳۹۴/۱/۲۳»

واجب معلق در کتاب صاحب فصول:

واجب معلق یعنی جاییکه وجوب فعلی باشد ولی واجب استقبالی باشد.

توضیح:

در زمان فعلیت وجوب باید مکلف را مأمور به تهیه مقدمات می‌کنیم هرچند زمان واجب فرانرسیده باشد مثلا در حج استطاعت قید وجوب (هیئت) است بعد از استطاعت قید انشایی فعلیت پیدا می‌کند یعنی وجوب انشایی تبدیل به وجوب فعلی نمی‌شود.لذا بنا بر مشهور وقتی استطاعت که قید وجب است وجوب محقق می‌شود اما واجب فرانرسیده تا موسم حج .در فاصله فعلیت وجوب تا رسیده واجب مکلف باید مقدمات سفر را فراهم کند به این واجب معلق گفته می‌شود.

واجب منجز :

یعنی واجب و وجوب فعلی است و فاصله‌ای بین آن‌ها نیست.

نکته:

این توضیح بنا بر نظر مشهور گفته‌شده است یعنی وجوب به هیئت است.

اما شیخ:

مفاد هیئت قید ندارد لذا وجوب همیشه فعلی است اما واجب مقید است.

واجب:

۱-اختیاری(الف-غیر لازم التحصیل مثل استطاعت.  ب-لازم التحصیل مثل طهارت) 

۲-غیر اختیاری

نکته این است که شیخ تقسیم صاحب فصول را در همه واجبات بکار برده است.

مشهور می‌گوید:

قید به هیئت خورده است سؤال این است که اگر مفاد هیئت معلق به‌شرط شد آیا حکم هم معلق بر شرط شده با مفاد هیئت فقط معلق بر شرط شده؟

موافقین ۰ مخالفین ۰

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی-- ۱۳۹۴/۱/۱۹»

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی-- ۱۳۹۴/۱/۱۹»

اشکال محقق خویی به مشهور:

محقق خویی بدلیل اینکه فرمایش آخوند را ناظر به مصادره می‌داند این اشکال را به مشهور هم وارد می‌داند. از نظر مشهور انشا ایجاد معنا به لفظ است. این ایجاد نمی تواند معلق باشدزیرا بیان شد که در صورت تعلیق انشا اشکال تفکیک انشا و منشا پیش می آید.با این بیان محقق خویی می فرماید که این اشکال بر مبنای خود وارد نیست زیرا به نظر ایشان انشا ، اخبار است و انشا را ابراز و اخبار نفسانی می‌داند لذا در این صورت مشکلی نیست چون اخبار را بر چیزی تعلیق نمی‌کند.در نتیجه محقق خویی این اشکال دلیل بر صحت مبنای خود می داند.

اشکال به محقق خویی:

با فرض قبول این اشکال شما که می‌گویید اخبار نفسانی است در خود اعتبار نفسانی آیا قبول دارید بعضی قیود ، قیود اراده‌اند؟بعضی قیود مراد؟ پس درباره آن‌ها هم باید گفته شود.

نکته : شیخ می‌گوید لیوان آب را میل کنیم یک‌بار شور ،یک‌بار شیرین و یک‌بار سرد ، همه این‌ها به لیوان برمی‌دارد نه به اراده من

آخوند:در مرحله انشا همین است اما در مرحله فعلیت ممکن است قیود و شروط و مصالح عقب بی افتد مثل احکامی که در نزد امام زمان ودیعه گذاشته‌شده که در ظرف انشا باقی‌مانده است.

مصالح دو بخش دارد:

الف)مرحله انشا    ب)مرحله فعلیت

انشا دو مرحله دارد: الف)ایجاد    ب)اخبار

نکته:شیخ در بیع تحت عنوان ایجاب فی نظرالموحب و ایجاب فی نظر العقلا دارد:

شیخ فرمودند:ملکیت مانند وجوب است که از ایجاب  می‌آید:

ایجاب:

الف)فی نظر الامر – اگر شرایط آمریت را نداشت وجوب فی نظر العقلا به دست نمی‌آید.

ب)فی نظر العقلا

موافقین ۰ مخالفین ۰

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی--۱۳۹۴/۱/۱۸»

«درس خارج اصول—استاد آیت الله فرحانی--۱۳۹۴/۱/۱۸»

 

نظریه مشهور در مورد وجوب:

انشاء به هیئت می‌خورد مثل هیئت اکرم که انشا به آن می‌خورد.

 

اشکال  به مشهور[1]:

مرحوم آخوند اولین بار این اشکال را به نظریه مشهور کرده که مشکل‌ترین اشکال نظریه مشهور است. مشهور گفتند که انشا متعلق به هیئت امر است. در این صورت اگر وجوب ، معلق باشد، انشاء ما  ُمنشأ نخواهد داشت، چون انشاء الآن تحقق پیداکرده است در صورتی که وجوب تحقق نمی یابد تا زمانی که منشأ بیاید. لذا بین وجوب و ایجاب تفکیک به وجود آمده است و وجوب، زمانی خواهد آمد که شرط یا قید آن بیاید. پس لازمه‌اش این است که ایجاب بدون وجوب شکل بگیرد. این درحالی‌ است که مشهور گفته اند،ایجاب مثل ایجاد و وجوب مثل وجود در عالم تکوین است.چون در عالم تکوین، ایجاد بدون وجود نیست و این دو هم جدایی ندارند لذا در مورد ایجاب و وجوب هم اینگونه باید باشد لذا چگونه ممکن است ایجاب بدون وجوب باشد؟

اثبات اتحاد ایجاد و وجود در فلسفه:

بر اساس مبنای صدرا[2] در فلسفه ثابت شده که ایجاب و وجود یک‌چیز است.در مورد علت هستی‌بخش گفته شده است که یک دهنده وجود داریم و یک گیرنده وجود داریم و یک شی داده‌شده. گیرنده قبل از افاظه وجود نمی‌تواند مستقلاً وجود داشته باشد چون وجودش را از علت خود می‌گیرد در نتیجه گیرنده نداریم و دریافت کننده، همان شی داده‌شده است که علت می‌دهد. لذا ایجاد همان وجود است.و اختلاف در ایجاد و وجود به اعتبار است. اگر به دریافت کننده نظر داشته باشیم می شود وجود و از حیث انتساب به افاضه کننده می‌شود ایجاد. و این دو اعتبار است لذا تفکیک ایجاد و وجود امکان ندارد مگر اعتباراً. ایجاب و وجوب هم شبیه ایجاد و وجود است لذا فرض ایجاب بدون وجوب ممکن نیست چون در واقع آنها یکی هستند.لذا ایجاب از وجوب جدا نمی‌شود و نظریه مشهور که موجب جدایی ایجاب از وجوب شده است باطل است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

...

موافقین ۰ مخالفین ۰

فلسفه آسان(1)-اشتراک معنوی مفهوم وجود

مشترک معنوی آن است که بر بیش از یک مصداق صدق کند و اینکه معنای آن در همه مصادیق یکی است و تفاوت مربوط به خصوصیات مصداق است چنین لفظی مشترک معنوی است مانند اطلاق لفظ آب بر آب مطلق و آب مضاف،آب شیرین،آب شور،آب دریا،آب چشمه و ... و دیگری (مشترک لفظی) اینکه معنای آن در هر مصداقی با مصداق دیگر متفاوت است مثل شیر که بر مایع نوشیدنی و بر ابزار مخصوص (شیر آب) گفته می شود.

در مورد لفظ وجود دو دیدگاه وجود دارد اکثر محققان طرفدار مشترک معنوی اند.اما ابوالحسن اشعری و ابوالحسن معتزلی دیدگاه اشتراک لفظی را برگزیدند.


ایضاح الحکمه.ص38

موافقین ۰ مخالفین ۰

دستورالعمل دیدار با امام زمان از جانب علامه طباطبایی

استاد قائمی فرموده بودند:


یک قضیه ای پیش آمد که نامه ای به علامه طبا طبا ئی نوشتم و سوالاتی کردم . در ضمن نامه نوشتم که مثلا من فلان مسئله را میدانم و سوالم اینست،ایشان در جواب فرمودند که دستور العمل ملاقات امام عصر سلام الله علیه اینست که شب های جمعه سوره (ص) و صبح جمعه زیارت(آل یس) بخوانید.

موافقین ۰ مخالفین ۰

دستور العمل زیارت امام زمان عج در کربلا

حضرت آقای قائمی 1 فرمودند: بارها به دوستان گفته ام و نتیجه گرفته اند و برای من تعریف کردند.اگر کسی کربلا می رود ، سعی کند شب جمعه در کربلا قبل از غروب در کنار حرم و ضریح امام حسین علیه السلام باشد و نماز را در کنار ضریح بخواند و بداند که امام زمان عج حتما آنجا حضور دارند و جای دیگر نیست(با همین بدن عنصری در آنجا حضور دارند) در مقام جستجوی آقا برآید و امام زمان عج را طلب کند...

همین قدر بس که در فضایی نفس می کشد که امام زمان عج در آن نفس می کشد.

 

شخصی به توصیه ایشان شب جمعه در کربلا این کار را کرده و امام زمان عج را مشاهده کرد و با ایشان سخن گفت.

 

 

پی نوشت:

1.مرحوم آقای قائمی شب جمعه های مسجد گلشن شرری به جان ما میزد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پدر فدای ماشین گرون قیمتت

بنده به هیچ عنوان شاعر نیستم و قواعد شعری را نمی دانم ولی همتم را جمع کردم یه چیزی برای پدر بگم.این شعر طنز را برای پدرم گفتم و به او تقدیم کردم

 

پدر مثل خونه تو این زمونس

قیمت اون گرون تر از یه خونس

پدر کی گفته اهمیت نداره 

هر کی گفته انگار پدر نداره

پدر تلاش و کوشش و وقاره

خونه میاد هروقت،تو دستش باره

پدر همیشه خسته اما خنده 

از روی لبهاش نمیره ، می خنده

پدر همون بابا میشه پسر جون

بابا همون پدر جونه پسرجون

پدر وقتی کلّه ی صبح رفت بیرون

تنگ غروب برمیگرده تو ایوون

پدر همون که صاحب سمنده

سمندشو نمی دهد به بنده

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰